-
مطالب اخير
- هوشنگ نامه
- بوبا
- بزرگ خاندان
- گشت و گذاری در تهران
- به کجا چنین شتابان – از عرش به فرش؛ ورجی
- وقتی که بچه بودم
- تور غیر زیارتی در شاه عبدالعظیم
- جانی دپ در بوتیک اخترآباد
- شیوه غریب سوداگری
- پرسه در گذر خاطره ها -اهراب
- تماشاگه خاطره ها – اطلبوا العلم ولو في الصين و الباکستان
- – دعوای سر حاجی نین باشی
- حسن عمو! جواد جیم شد!
- آن روزگاران
- مبدا تاریخ
- مارکتینگ به روش غیر متعارف – اعجوبه ها
- انگیزه قمه زنی رحیم دیزقیراخ چی بود؟
- مبارزه با هجوم فرهنگ مبتذل غرب؛ دیش زدائی
- خوشه چینان خرمن سخندانی؛ رسول سیم کش و اسماعیل حیدری
- حکایت مار و پونه
نظر شما
پيوندى در پرسه در گذر خاطره ها -اهر… ناشناس در بزرگ خاندان حسین آزادفرد در خوشه چینان خرمن سخندانی؛ رسول… ناشناس در خوشه چینان خرمن سخندانی؛ رسول… حسین آزاد فرد در خوشه چینان خرمن سخندانی؛ رسول… در فيس بوك
بايگانى
بایگانی ماهانه: دسامبر 2014
روزنگاشتهای دوران شباب شماره 5
دوشنبه 23/1/1344= 12/4/1965 امروز آقای هراتی(معلم زبان انگلیسی) نمرات ترجمه و انشاء را داد. هر دو (من و اکبر) 13 گرفته بودیم. بد نیست. در سیاحت (زنگ تفریح) هاشم و اکبر میخواستند یک سوسک به تنم بیاندازند خیلی عصبانی شدم. … ادامهی خواندن
نوشتهشده در خاطره ها
دیدگاهی بنویسید
روزنگاشتهای دوران شباب 4 – عاشقی و متعلقات آن از چه سنی مجاز است؟
سه شنبه 17/1/1344 = 6/4/1965 امروز با اکبر رفتیم مدرسه ولی او از وسط راه برگشت و بعد با یک بسته صابون آمد. معلوم شد که یارو (دوست دخترش) داده است (بادر نظر گرفتن این که در آنزمانها صابون لوکس، … ادامهی خواندن